درس سیاست خارجی رابرت گیتس به جو بایدن

به گزارش ایران 20 دانلود، وزیر دفاع دوران جورج بوش و باراک اوباما در مطلبی گفت، دولت آینده آمریکا باید سیاست این کشور را برای مقابله با چالش های قرن بیست و یکم به روزرسانی کند.

درس سیاست خارجی رابرت گیتس به جو بایدن

رابرت گیتس که وزیر دفاع دوران ریاست جمهوری جورج بوش و باراک اوباما از سال 2006 تا 2011 بود، در مطلبی برای روزنامه نیویورک تایمز نوشت: به نظر میرسد جو بایدن، رئیس جمهوری منتخب آمریکا سیاست خارجی خود را حول سه محور تدوین میکند؛ تعامل دوباره با دوستان و متحدان آمریکا، تجدید مشارکت در سازمانهای بین المللی و اتکای بیش از حد به ابزارهای غیرنظامی قدرت. با توجه به چالشهایی که از جانب چین و دیگر کشورها وجود دارد و همچنین تهدیدهای فراملی که از پاندمی ها تا تغییرات اقلیمی است، اینها به اعتقاد من اولویت های صحیح هستند. البته، قدرت نظامی بی رقیب باید پس زمینه روابط آمریکا با دنیا باشد. با این حال، در هر حالت بازگشت به شرایط موجود قبل از ترامپ، برای این منظور نامناسب است. در هر یک از این موارد، اصلاح، احیا و بازسازی رویکرد آمریکایی لازم است.

وی افزوده است: متحدان ما در ناتو و همچنین ژاپن، کره جنوبی و سایر کشورها، از تأیید مجدد آمریکا در تعهدات امنیتی خود و تغییر جهت به گفت وگوی محترمانه پس از سال های رویارویی ترامپ استقبال خواهند کرد. اما دولت جدید باید اصرار داشته باشد که متحدان ما در چندین جبهه اقدامات بیشتری انجام دهند. فشار رئیس جمهور ترامپ بر آنها برای صرف هزینه بیشتر در امور دفاعی، ادامه موضوعی در چندین دوره ریاست جمهوری بوده است. این فشار باید ادامه یابد.

گیتس می گوید: اما فقط در هزینه های نظامی نیست که دولت جدید باید موضع سختی مقابل متحدان خود بگیرد. آلمان باید نه تنها به دلیل میزان رقت انگیز هزینه های نظامی خود، بلکه همچنین به خاطر تجارت منافع اقتصادی و امنیتی لهستان و اوکراین برای منافع اقتصادی خط لوله نورد استریم 2 که از روسیه به آلمان می رود، جوابگو باشد.

وزیر دفاع سابق آمریکا ادامه داده است: خرید سامانه دفاع هوایی روسی اس-400 از طرف ترکیه، با وجود هشدارهای مکرر آمریکا باید هزینه هایی داشته باشد. تحریم هایی که به تازگی اعمال شده اند، آغاز خوبی است. و همچنین آنکارا باید جوابگوی اقدامات خود در لیبی، شرق مدیترانه و سوریه باشد که با منافع سایر متحدان ناتو مغایرت داشته و کوشش ها برای دستیابی به صلح را پیچیده می نماید. اقدامات کشورهای عضو برخلاف منافع سایر متحدان نباید نادیده گرفته گردد.

وی می افزاید: ایالات متحده برای ایجاد پیغامدهایی بر کشورهای عضو مانند ترکیه، مجارستان و لهستان که به سمت اقتدارگرایی حرکت می نمایند (یا کاملاً از آن استقبال نموده اند)، باید رهبری ناتو که اتحاد دموکراسی ها است، به دست بگیرد. در منشور ناتو هیچ قانونی برای حذف یک کشور عضو وجود ندارد، اما دیپلماسی خلاق از جمله تعلیق یا سایر اقدامات تنبیهی امکان پذیر است.

گیتس هم چنین گفته است: استقبال بایدن از سازمان های بین المللی که ترامپ به آنها پشت پا زد، باید با یک دستورالعمل برای بهبود آنها همراه باشد. علی رغم مسائل فراوان آنها، این سازمان ها اهداف مفیدی را دنبال می نمایند و می توانند مجاری موثری برای نفوذ آمریکا در سراسر دنیا باشند. در دهه های 1970 و 1980، اتحادیه جماهیر شوروی یک استراتژی دقیق و دوربرد برای پرورش مقام های خود در سراسر سازمان ملل و نهادهای وابسته داشت. امروز به نظر می رسد چین استراتژی مشابهی را دنبال می نماید. وقتی ما از سازمان بهداشت دنیای و سایر سازمان های دور می شویم، فرصت هایی را برای چینی ها فراهم می کنیم تا بر آنها تسلط یابند و از آنها برای اهداف خود استفاده نمایند. دولت جدید باید بر اصلاح گسترده سازمانی و سازمان های بین المللی مانند سازمان دنیای بهداشت تاکید کند؛ با استفاده از تمام اهرم های دیپلماتیک و اقتصادی که می توانیم ایجاد کنیم تا اصلاحات موثری واقع گردد. صرفاً حضور دوباره به اندازه کافی مناسب نیست.

وی توضیح داد: در شرایطی که دولت جدید متعهد می گردد به ابزارهای غیر نظامی مانند دیپلماسی متعارف، یاری به توسعه و دیپلماسی عمومی برای محافظت از منافع آمریکا و پیشبرد اهداف ما اعتماد بیشتری داشته باشد، باید این را به رسمیت بشناسد که این ابزارها به طور جدی به سرمایه گذاری و به روزرسانی احتیاج دارند. دستگاه امنیت ملی ما که در سال 1947 طراحی شده است، باید برای قرن بیست و یکم تغییر ساختار یابد.

گیتس معتقد است: رقابت چند بعدی با چین و چالش های فراملی مستلزم مشارکت رسمی آژانس هایی است که قبلاً بخشی از دستگاه امنیت ملی محسوب نمی شدند و روینمودهای جدید برای دستیابی به کل دولت استراتژی ها و عملیات های آمریکایی را شامل می گردد. همانطور که بسیاری از افسران ارشد سرویس خارجی و مقام های بازنشسته این حوزه تأیید می نمایند، وزارت امور خارجه، ابزار اصلی غیر دفاعی ما، به شدت احتیاج به اصلاح دارد. در مقابل تغییر معنادار ساختاری و فرهنگی، وزارت امور خارجه آمریکا باید منابع مازاد قابل توجهی که به آن احتیاج دارد، به دست آورد.

وی اظهار کرد: در سال های اخیر، ابزارهای اقتصادی بین المللی ما بیشتر معطوف به اقدامات تنبیهی از جمله تحریم ها و تعرفه ها بوده است. ما باید در یافتن محرک های مثبت اقتصادی خلاقیت بیشتری داشته باشیم تا کشورهای دیگر را ترغیب کنیم که مطابق با منافع ما عمل نمایند یا ننمایند. هیچ کشوری در ارائه یاری های بشردوستانه پس از بلایا حتی به ایالات متحده نزدیک هم نیست، اما تقریباً همه پیروزیت های مهم دیگر در سال های اخیر، مانند برنامه اضطراری جورج بوش برای یاری یا ایجاد شرکت چالش هزاره، در خارج از ساختار یا فرایندهای بوروکراتیک عادی نهاده شد.

این وزیر دفاع سابق می گوید: در حالی که ایالات متحده نمی تواند به طور مستقیم با پروژه های کمربند و جاده چین و یاری به توسعه رقابت کند، ما باید به دنبال راه هایی برای استفاده از قدرت بخش خصوصی خود باشیم. شرکت های آمریکایی می توانند در کشورهایی در سراسر دنیا که هم چشم انداز سرمایه گذاری مناسب و هم فرصت هایی برای پیشبرد منافع آمریکا دارند، با دولت ایالات متحده شریک شوند. راه اندازی شرکت بین المللی توسعه اقتصادی ایالات متحده در سال 2018 آغاز خوبی بود. طرح قدرت آفریقا باراک اوباما در سال 2013 که به اتفاق آراء از سوی دو مجلس کنگره تصویب شد و هدف آن رسیدن برق به مرکز آفریقا بود، نمونه ای از مشارکت پیروز بین بخش خصوصی و دولت است.

وی تاکید می نماید: در نهایت، ارتباطات استراتژیک آمریکا -توانایی ما در انتشار پیغام و تأثیرگذاری بر دولت ها و مردم- به طرز تأسف برانگیزی ناکافی و منسوخ هستند. در اوایل دهه 2000، هو جینتائو، رئیس جمهوری وقت چین حدود هفت میلیارد دلار برای گسترش گسترده رسانه های بین المللی چین و توانایی های نفوذ چین متعهد شد. در مقابل، در سال 1998 کنگره، آژانس اطلاع رسانی ایالات متحده را منحل کرد. پس از آن، دیپلماسی عمومی در وزارت امور خارجه به گوشه ای رانده شد و این وزارتخانه امروز حتی مستقیماً به وزیر امور خارجه گزارش نمی دهد. هیچ نوع هماهنگی پیغام رسانی در سراسر این دولت وجود ندارد و کوشش ها برای استفاده بهتر از رسانه های اجتماعی و سایر فناوری های جدید، عقب مانده و از هم گسیخته شده است. مطمئناً کشوری که بازاریابی، روابط عمومی و اینترنت را اختراع نموده است، می تواند چگونگی باز پس گیری فزونی در ارتباطات استراتژیک را دریابد.

گیتس در انتها تاکید نموده است: نگرانی در خصوص اینکه آیا تعامل مجدد و قابل اطمینانی فراتر از انتخاب دولت جدید دوام خواهد داشت یا خیر و همچنین در خصوص نظر رئیس جمهوری جدید در خصوص استفاده از قدرت نظامی، همچنان ادامه دارد. با این ترتیب، در میان بیشتر متحدان و دوستان ما آرامش قابل توجهی وجود خواهد داشت از اینکه بایدن در انتخابات پیروز شده است. این به رئیس جمهوری جدید اهرم قابل توجهی برای احیای مجدد و تقویت اتحادها و نهادهای بین المللی و نمایش داخلی مبنی بر پیشرفت منافع آمریکا در سراسر دنیا و رفاه حال شهروندان خودمان می دهد. این میراث ماندگار برای دولت بایدن خواهد بود. ، ایسنا

منبع: ایران آنلاین
انتشار: 6 بهمن 1399 بروزرسانی: 6 بهمن 1399 گردآورنده: iran20download.ir شناسه مطلب: 1385

به "درس سیاست خارجی رابرت گیتس به جو بایدن" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "درس سیاست خارجی رابرت گیتس به جو بایدن"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید