اروپا نمی داند با غول های سابق چه کند
به گزارش ایران 20 دانلود، حکومت دردسرساز دونالد ترامپ سرانجام یافته و فرض موجود این است که اروپایی ها دارند نفس می کشند و از چنگ اهریمن گریخته اند اما مسائل خود آنها هم کم نیست.اینک اتحادیه اروپا نمی داند با سه همسایه برجسته خود که یا هم اکنون از غول های جهانی هستند یا پیشتر یک عظیم انگاشته می شدند چگونه سرکند؛
با ما سفر کنید و با هزینه تور به اروپا از قاره سبز دیدن کنید و با دریافت خدمات ویزای شینگن از گردش به دور اروپا لذت ببرید.
یکی از آنها روسیه ای است که همواره یک قطب بوده، دیگری ترکیه ای که برپایه اظهارات تند و اقدامات جاه طلبانه رجب طیب اردوغان بزرگتر از چیزی به نظر می رسد که واقعاً هست و سوم بریتانیایی که جدایی اش از EU زمینه ساز یک بحران داخلی شده که از رواج کرونا خوش خیم تر نبوده است.
ولادیمیر پوتین همچنان اصرار دارد که روسیه یک ابرقدرت غیرقابل انکار است، اما جولان او کجا و اقتدار اتحاد جماهیر شوروی در زمان شوروی سابق کجا؟ در مورد ترکیه نیز اگر به توضیح اتفاقات در دوران عثمانی توجه کنیم ادعاهای اردوغان در مورد وزنه بودن کشورش امری غیر قابل باور می گردد. با این حال EU مجبور است با باورها و انگارهای این سه کشور و نظایر آنها در مورد سهم فراوان شان در گردش امور قاره کنار بیاید و این امر وقت و انرژی زیادی را به هدر می دهد. EU می تواند روی حمایت امریکا در جنگ سرد و غیر آشکار که با روس ها دارد حساب کند، بخصوص در حال حاضر که جوبایدن معتدل جانشین ترامپ افراطی شده است. اما مسائل این اتحادیه زمانی بیشتر می گردد که در نظر بگیریم بیشتر اعضای این نهاد اروپایی پس از بپاخیزی بریتانیا و تحقق نصف و نیمه برگزیت پرچم بپاخیزی و استقلال طلبی را حداقل نیمه افراشته نموده اند و بدتر و جالب تر اینکه در عین استقلال طلبی خواستار ادامه دریافت یاری های متنوع EU هم هستند. ترکیه از زمین و زمان می نالد اما با همه مشکل دارد و نه تنها جوابگوی جنگ های قدیمی خود نیست، حتی طاقت تحمل قبرس را هم ندارد. اتحادیه اروپا در دوران زمامداری پرتنش ترامپ او را متهم به پایه گذاری کاستی های بسیار برای این نهاد می کرد اما واقعیت امر این است که چه در آن موقع و چه در حال حاضر بیشتر با اعضای خود اصطکاک دارد و نه با امریکایی که هیأت حاکم قبلی اش می گفت نیازی به همکاری با این نهاد اروپایی ندارد، زیرا پول کلان امریکایی ها را به بهانه های مختلف می گیرند و هیچ چیز پس نمی دهند. EU از اواسط دهه 2000 مشغول خاموش کردن آتش درونی سران ترکیه بوده که خواب جهانگشایی و تبدیل شدن به یک عثمانی دوم را می دیده اند و لااقل آنگلا مرکل صدراعظم آلمان فراموش ننموده است که چگونه با یاری ژاک شیراک رئیس جمهوری فقید فرانسه جلوی چنان زیاده خواهی هایی ایستاد. امروز تعیین تر شده است که دور شدن از EU هیچ بهره ای برای ترکیه ندارد و اردوغان حتی در منطقه خویش نیز یک حاکم مطلق نیست، زیرا روسیه و ایران چنین اجازه ای را به این کشور نمی دهند. EU تحت هر شرایطی با انگلیسی ها به یک اجماع خواهد رسید و زبان روس ها را هم می فهمد اما نمی داند با ترکیه ای که اتباعش در اینجا و آنجا و در پهنه اروپا و بویژه آلمان پخش شده اند، چه بکند؛ بعضی می گویند تا زمانی که اردوغان سکاندار ترکیه است این ابهام پا برجا می ماند و باید منتظر جانشین او بود تا اوضاع بهبود یابد. اما همین مسأله نیز نشان می دهد که EU با مسائلی درگیر است که عدم همراهی سال های اخیر امریکا با آنان نقش چندانی در خلق آنها نداشته است.
* منبع: Project Syndicate
منبع: ایران آنلاین