برچسب های ناعادلانه

به گزارش ایران 20 دانلود، تا به حال شده وارد جمع جدیدی شوید و پیش از معرفی خودتان، آنها با شما رفتار خاصی داشته باشند؟ رفتار مثبت به احتمال زیاد برای شما خوشایند بوده، اما رفتار منفی همواره همراه تان خواهدماند. یکی از خاطرات ناراحت کننده خیلی از ما رفتار معلم بدون در نظر دریافت توانایی ها و فقط بر پایه نمره است.

برچسب های ناعادلانه

واقعیت این است که ما هر روز، به اجبار، در گروه هایی که نمی خواهیم دسته بندی می شویم. پیش از آن که توانایی و علاقه مندی هایمان شناخته گردد در گروهی بدون انتخاب خودمان قرار می گیریم و حتی صفات، وظایف و محدودیت هایی به ما نسبت داده می گردد که ربطی به ما و انتخاب مان برای زندگی ندارد.

گاهی این گروه بندی براساس شرایطی است که ما دستی در انتخاب آنها نداشته ایم، مانند محل تولد و جنسیت مان. اما این مدل دسته بندی و قضاوت که بر پایه تفکر قالبی است، چه تاثیر مخربی می تواند در زندگی ما یا فرزندانمان بگذارد؟

تفکر قالبی چیست؟

Stereotype ، تفکر قالبی یا کلیشه ذهنی مدلی از تفکر و پیش داروی گروهی از افراد نسبت به گروهی دیگر است که تنها بر پایه ظاهر آن افراد بنا شده است و به همین علت احتمال خطای بالایی دارد. تفکر قالبی یا کلیشه های مثبت نسبت به فرد یا گروهی، مثلا نسبت به افراد زیبا، تنها مدلی از احترام و علاقه پوشالی بر پایه تفکری بی اساس است و احساس و انتخابی ریشه دار نیست.

بر همین اساس کلیشه های آزاردهنده منفی مانند حس منفی نسبت به سیاهپوستان هم احساسی بی پایه و اساس است؛ اما رفتاری که از این احساس نشات می گیرد در بسیاری مواد باعث بروز خشونت و حوادثی می گردد که ضررهای جبران ناپذیری به هر دو گروه وارد می نماید. اما کدام کلیشه ها باعث به وجود آمدن چنین تفکری می گردد؟

کلیشه های نژادی

از کلیشه های رایجی که وجود دارد، می توان به کلیشه های نژادی مرتبط با نژاد، کشور، محل تولد و رنگ پوست است اشاره نمود، مانند گفتن این که تمام سیاهپوستان در ورزش پیروزند که کلیشه ای در ظاهر مثبت است، اما همین دسته بندی مانع از پرداختن به وجوه دیگر شخصیت یک فرد سیاهپوست می گردد و همچنین به اجبار برچسبی روی این افراد و بچه ها سیاهپوست زده می گردد که در صورت پیروز نبودن در ورزش، گویا نقصی در آنها وجود دارد.

کلیشه های جنسیتی

کلیشه های جنسیتی یکی از قدیمی ترین و ریشه دارترین کلیشه های ذهنی است. به نظر می آید نوک پیکان آن به سمت زنان است؛ اما این نکته مهم را نباید فراموش کرد که حتی کلیشه هایی که ظاهر مثبت دارند باز هم فشاری بر افراد وارد می نماید که این فشار انتخاب آنها نبوده و به اجبار در آن شرایط قرارگرفته اند، گاهی این اجبار همسو با خواسته های فرد است؛ اما در بسیاری از موارد فرد برای رهایی از سرزنش عمومی، نگاه مردم و ترس و نگرانی بابت شنا کردن در خلاف جهت جریان آب، برخلاف میل خود عمل نموده و شرایط را می پذیرد. بعضی کلیشه های رایج را احتمالا شنیده اید مانند: مردان قوی هستند، دختران در ورزش مهارت ندارند، مردان آدرس نمی پرسند، رانندگی خانم ها خوب نیست و....

کلیشه های فرهنگی

در گذشته فیلم ها و سریال هایی ساخته شد که شخصیت منفی فیلم لباس بلوچ به تن داشت. ذهنیتی که نسبت به این قوم شکل گرفت، مردمی خشن، اهل قاچاق در زیستگاهی خشک و کویری بود. اما در سال های اخیر ورود گردشگران و معرفی بهتر این اقلیم باعث روشنگری و تغییر ذهنیت بسیاری از افراد نسبت به این استان زیبا و مردمان خونگرم آنجا شد.

کلیشه هایی در خصوص فرهنگ ها به عنوان یک کشور وجود دارد. نمونه های کلیشه ای این نوع شامل این است که سفیدپوستان آمریکایی چاق و تنبل هستند.

هومر سیمپسون در مجموعه تلویزیونی سیمپسون ها شخصیت این کلیشه است. این که مکزیکی ها تنبل اند و غیرقانونی وارد آمریکا شده اند، سیاه پوستان فقیرند، مردم ایتالیا یا فرانسه هنردوست هستند و اعراب از دنیای مدرن دور بوده و افرادی خشن هستند هم نمونه دیگری از این کلیشه هاست.

کلیشه های گروهی

نوع متفاوت کلیشه از گروه بندی افراد می آید. اسکیت بازها، گانگسترها و متولدین یک ماه خاص، قدبلندها، ساکنان یک محله ، منطقه شهری یا روستایی، در کشور ما به طور مثال چادری ها، مانتویی ها، مردانی با ریش بلند یا ریش کوتاه و بسیاری مثال های دیگر که قابل حدس است.

بیشتر این کلیشه ها در مدارس و شبکه های اجتماعی در حال شکل گیری است. مثلا: سیاستمداران فقط به منافع شخصی فکر می نمایند، دختران فقط نگران ظاهرشان هستند، فروردینی ها مغرور و تنبل هستند، دختران زیبا کم هوش هستند، زنان مسن رنگ روشن نمی پوشند، مردِ خانه دار وجود ندارد و بسیاری موارد دیگر.

نقش والدین

تصاویر زنان و مردان در رسانه ها اغلب براساس نقش های کلیشه ای زن و مرد در جامعه ما ساخته می گردد.

از آنجا که کلیشه سازی می تواند بر احساس بچه ها در خصوص خود و ارتباط آنها با دیگران تأثیر بگذارد، مهم است یاد بگیرند کلیشه های جنسیتی را در رسانه های مختلف تشخیص دهند و مستقل از آنها تصمیم گرفته و رفتار نمایند.

سواد رسانه کوشش می نماید فرد بر ورودی های ذهن خود مسلط گردد و تنها بر مبنای پیغام های بیرونی، انتخاب نکند. بلکه هر پیغام را با توجه به ارزش های درونی خود سنجیده و سپس انتخابی مستقل انجام دهد. درباره کلیشه های ذهنی نیز کوشش بر این است که کودک بر کلیشه هایی که از سمت رسانه می آید مسلط گردد.

والدین در این راستا باید پیش از کودک بر این کلیشه ها مسلط شوند، ذهن کودک نسبت به کلیشه ها پاک تر از ماست و باید حواسمان باشد کلیشه ای را ناخواسته وارد ذهن فرزندمان نکنیم. در واقع اجازه ندهیم کلیشه های ذهنی مان پیش از ما عمل نمایند و تصمیم بگیرند.

آیا ما واقعا معتقد هستیم که دختران و پسران هر کدام اسباب بازی خاص خود را دارند یا این تفکر از پیش زمینه خانوادگی، اجتماعی ما می آید؟ مهم ترین ضربه ای که اعمال یک کلیشه ذهنی به کودک می زند، نادیده گرفته شدن است.

توانایی، علاقه مندی، مهارت و انتخاب های یک فرد نادیده گرفته می گردد و پیش از آن که او بخواهد در دسته ای قرار می گیرد. این فشار ممکن است او را به سمت تنفر از گروهی که در آن واقع شده است سوق دهد. به حس منفی بسیاری از دختران از جنسیت خود توجه کنید.

شناخت کلیشه ها

تغییرات کلیشه های ذهنی ناگهانی اتفاق نمی افتد، چرا که فرایند شکل گیری این تفکر، طولانی و ریشه دار است. اولین قدم برای خنثی کردن نارنجک های عمل ننموده کوچکی که هر لحظه ممکن است منفجر گردد، شناخت آنهاست.

کلیشه ها گاهی آنچنان در تاروپود تفکر ما پنهان شده که به سختی آنها را می بینیم، اگرچه بچه ها و نوجوانان بهترین راستایاب هستند.

فرزندان تمام باورها و کلیشه های والدین را زیر سوال می برند و زیرورو می نمایند و این دقیقا فرصتی دوباره برای والدین است، برای بازنگری و قدم گذاشتن در راستا رشدی جدید.

در این هفته فهرستی از کلیشه هایی را که در ذهن و زندگی خود دارید، پیدا کنید و بنویسید. در هفته های آینده به آنالیز انواع کلیشه های موجود در رسانه و نحوه برخورد و مدیریت آنها می پردازیم.

زهرا صالحی نیا - گارشناس سواد رسانه / ضمیمه چاردیواری روزنامه خبرنگاران

منبع: جام جم آنلاین
انتشار: 7 اسفند 1399 بروزرسانی: 7 اسفند 1399 گردآورنده: iran20download.ir شناسه مطلب: 1445

به "برچسب های ناعادلانه" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "برچسب های ناعادلانه"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید