نگاه و نگاهی به آینده
به گزارش ایران 20 دانلود، به گزارش خبرنگاران ؛ نصرالله حدادی ـ طول عمر هر آدمی آیا به همان اندازه ای است که عمر کرده و یا آنچه که در بازه زمانی تولد تا موت اندوخته است؟ منظورم از اندوخته، مال و اموال دنیا نیست، بلکه دانش و علمی است که فراگرفته و آن را برای زندگی بهتر به کار می بَرَد؟ نقل قولی از زنده یاد پرویز ناتل خانلری را نمی دانم کجا خوانده ام که شخصی از او پرسید: شما چند سال دارید؟ آن بزرگوار را که در اول شهریور بیست سال پیش در سن 76 سالگی از دست دادیم، گویا، پاسخ داده بود: هزار سال! خانلری راست گفته بود، او به قدر و قاعده هزار سال دانش اندوخته بود و شاگردان بسیاری را تحویل جامعه فرهنگی ایران داده بود و حق داشت که بگوید به اندازه ده قرن، و حداقل ده انسان صد ساله، علم و در کنار آن تجربه اندوخته است.
وجه مشترک برخی از دوستانم در عالم نشر، عجیب شبیه به یکدیگر است. زنده یاد عبدالرحیم جعفری، دوست خوب و نازنیم داوود موسایی، مدیر محترم نشر فرهنگ معاصر، و علیرضا رییس دانا، بانی و باعث و مؤسس انتشارات نگاه. خبر راه اندازی فروشگاه او را در خیابان کریم خان ده روز دیر دریافت می کنم و می توانم بهانه خوبی بیاورم که کرونا اجازه نمی دهد از خانه خارج شوم و چون چند روزی هم سرم شلوغ بود، متعاقب دریافت خبر راه اندازی نشر دیدآور این خبر را نیز می شنوم و احساس شعف، از این خبر، در روزگاری که خبر خوب، بسیار کم شنیده می شود، تا عمق وجودم ریشه میدواند.
جعفری و موسایی و رییس دانا، در سنین پایین وارد بازار نشر شدند و با درایت ذاتی دریافتند راه کدام است و چاه کدامین، و به همین دلیل در عالم نشر پیروز عمل نموده و می کنند. علیرضا رییس دانا، قبل از جابه جایی و نقل مکان به خیابان شهدای ژاندارمری، بین فخر رازی و دانشگاه در خیابان 12 فروردین، نبش شهدای ژاندارمری، صاحب یک باب کتابفروشی بود و این محل حداقل، برای کلیه منشوراتش ویترین پر و پیمان و مناسبی بود، اما عدم سوددهی، باعث شد تا تحمل ضرر ننماید و آن ساختمان و فروشگاه را یک جا تخلیه، و به محل جدید نقل مکان نماید و اینک درصدد برآمده، تا شعب گوناگون انتشارات نگاه در چهار گوشه ایران ـ شیراز، زاهدان، ارومیه و رشت ـ را علاوه بر تهران راه اندازی کند. فروشگاهی که او در خیابان کریم خان راه اندازی نموده، شکیل و مدرن است و این نوید را می دهد که بعد از مدتی فترت و بسته شدن چند کتابفروشی در این راسته، در آینده نزدیک ببینیم که کتابفروشی های متعدد دیگری در این منطقه از تهران، به رغم وجود بحران اقتصادی، که گریبان نشر را دو دستی چسبیده راه اندازی شوند و اگر مرغ آمین و آبی و نقره و ویستار رفتند، به جای آن ها اساطیر و نگاه آمده اند و یک مؤسسه نشر دولتی نیز قد برافراشته و در آینده نیز قدیانی و دیگران نیز خواهند آمد و می توانیم به خود نوید دهیم: دومین راسته کتابفروشی ها در تهران، همانا بلوار کریم خان زند است و امید که تمامی دوستان بیایند و نشر از این طریق، قوام و دوام بیشتری پیدا کند، همچون ثالث، خانه فرهنگ و هنر گویا، چشمه و دیگر دوستان. علیرضا که تباری از جانب مادر به سرزمین بختکمک و ایل بزرگ چهارلنگ دارد و پدرش از تات نشین های بلوک زهرا بوده، از چگونگی و انگیزه اش در راه اندازی شعب متعددش، به من می گوید: ارنست مندل، اقتصاد دان معروف، در کتاب اقتصاد سیاسی توسعه جمله ای طلایی دارد که نقل به مضمون می کنم، او می گوید: به وقت بروز بحران های شدید اقتصادی، کسب و کار با رکود روبرو شده و خطر ورشکستگی بیخ گوش ما کمین می کند. در این شرایط، برای حفظ خود باید میان سود و زیان، توازن برقرار کنیم، تا از مرحله بحران عبور نموده و به سلامت از آن برهیم، این روزها، بحران اقتصادی ناشی از تورم افسارگسیخته و بلای ناگهانی و کمتر تجربه شده کرونا، دست به دست هم داده اند که ما را زمین بزنند و برخی از ادامه کار در این شرایط مأیوس شده و عرصه را خالی نموده اند و من به آن ها حق می دهم، چراکه هر انسانی به میزان طاقت خود و توانایی هایش می تواند کباده کش مسائل باشد اما من می گویم: در همین شرایط، اگر ناشر هدفمند کتاب تولید کند و به زبان بهتر جامعه هدف، کتاب موردنظر آن ها را خوب بشناسد، و کتاب خوب معرفی شود، در شرایط بدتر از این هم، دوام می آوریم و به امید روزهای بهتر می نشینیم، چراکه در طول نیم قرن حضور در بازار کتاب، درست است که این گونه بحران، که امروزه در جامعه ما حاکم است را تجربه ننموده ایم، اما نشر و بحران و ممیزی و اعمال سلیقه های فردی و بعضا حبس و بند و توقیف و پوشال کردن کتاب، از تبعات این شغل شریف است و باید شعر حافظ بزرگوار را همیشه آویزه گوش کنیم:به دریا در، منافع بی شمار است
اگر خواهی سلامت، بر کنار است
و ما به قصد کاشتن گندم، به قول مولانا، باید کاه آن را نیز حمل کنیم:
هرکه کارَد، قصد گندم بایدش
گاه خود اندر تبع می آیدش
به همین دلیل، و دلایل دیگر، با دلی سرشار از امید و آرزو و مردمی که حق دارند از راه خواندن کتاب، سره را از ناسره تشخیص دهند، پای کار آمده ایم و پیه همه چیز را به تنمان اقتصادیده ایم تا کتاب، عزت مندی همیشگی اش را بازیافته و کتابخوانی، رواج گیرد. اینجاست که می توانم بگویم رییس دانا نیز، به رغم این که هنوز به سن هفتاد سالگی نرسیده، هزار سال عمر نموده است.
از چگونگی زیان، پشیمانی و این امر که در هفتمین دهه از حیات است، می پرسم، می گوید: من هرچه دارم، از نشر و کتاب است و شایسته است که آنچه را در این زمینه، اعم از مال و منال و آبرو و دوست و رفیق و آشنا و هرچه را که به دست آورده ام، در همین راه خرج کنم و چه چیزی بهتر از این می تواند باشد که در بسکمک از کتابفروشی ها، کتابخانه های عمومی و شخصی، کتاب های نگاه، ردیف در کنار یکدیگر قرار می گیرند و با دیدن این صحنه های، که گه گاه از تلویزیون داخل و خارج مشاهده می کنم، کتاب های ما زینت بخش کتابخانه ها می شوند و مایه بسی خوشحالی و مباهات است و همین امر، خستگی، ممیزی، پوشال کردن، زیان دیدن، و هر تلخی دیگر را به شیرینی تبدیل می کند و ما را همین بس.
نگاه، طی چهل و هفت سال گذشته، صدها اثر ماندگار را تقدیم فرهنگ ایران زمین نموده است و علیرضا رئیس دانا، در مقدمه ای که بر فهرست کتاب های موجود مؤسسه انتشارات نگاه نگاشته، تاکید نموده است:
انتشارات نگاه نزدیک به پنج دهه است که با انتشار آثار مختلف حوزه علوم انسانی، عمدتاً ادبیات، تاریخ، فلسفه، علوم اجتماعی و هنر توانسته مهمان خانه های کتاب دوستان و کتاب خوانان باشد. نگاه در این مدت صدها هزار بار در چشم علاقمندان به کتاب تکثیر شده و توانسته با انتشار مجموعه ای از بهترین آثار نویسندگان، مترجمان و شعرا، وظیفه خود را در آگاهی بخشی به جامعه فرهنگی انجام دهد. انتشار بیش از دو هزار عنوان کتاب که عمده آن ها بارها بازچاپ شده و هماره بخش عمده ای از آن ها جزو آثار نایاب بازار نشرند. نشان از توفیق این مؤسسه انتشاراتی دارد، اما نگاه ما، هیچ گاه دل بسته گذشته نبوده و همیشه نگاهی پیشرو، مبتنی بر شرایط روز داشته و می کوشد با انتشار آثار نو در زمینه های مختلف همیشه به روز باشد و توقع دوستداران خود را برآورده کند. همکاری صدها نفر از مترجمان و پدیدآورندگان با این مؤسسه و ارتباط رو به فزونی با نویسندگان جوان و تازه کار از دیگر زمینه های کاری نگاه بوده و هست. امید داریم با کمک کادر کارآمد و تحریریه ای پویا بتوانیم تا حد امکان با ارائه آثار برجسته ادبی و هنری در انجام وظیفه فرهنگی خود کوشا باشیم. ضمن این که نگاه، هماره چشم به نقادی های راه گشای خوانندگان فرهیخته خود داشته و از این راه چشم به راه و گوش شنوا به خرده بینی های دوستداران کتاب خواهیم داشت تا حد امکان رضایت کتاب خوانان عزیز را فراهم نماییم...
آرزو داریم بتوانیم با نشر آثار جدید در راه اعتلای فرهنگ سرزمین مان گامی هرچند کوچک برداریم.
راه اندازی کتاب فروشی نگاه، در راسته کریم خان را به فال نیک می گیریم و چشم انتظار راه اندازی شعبات دیگر انتشارات نگاه در اقصی نقاط کشور هستیم. این بحران می گذرد و کتاب می ماند. آگاهی و علم و دانش و معرفت و بصیرت را عزیز بداریم، که جملگی از کتاب سرچشمه می گیرند و نگاه یکی از گام های پایدار این چشمه جوشان است.
منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران